این ایموجیای است که چشمانش را به سمت بالا میچرخاند. وقتی حرف کسی را کسلکننده یا ناخوشایند میدانید، از آن استفاده کنید.
ایموجیای که چشمهای در حال حرکت را نشان میدهد و زمانی استفاده میشود که با علاقه به چیزی نگاه میکنید. این ایموجی معنای «اینو ببین!» را میرساند.
این ایموجی مستقیماً نشان میدهد که شما در حال «نگاه کردن» به چیزی هستید. میتوان از آن به سادگی برای اطلاع دادن به کسی مبنی بر اینکه چیزی را دیدهاید، استفاده کرد.
وقتی دوستی یک جوک بیمزه تعریف میکند از این ایموجی استفاده کنید. این نشان میدهد که از چیزی ناراضی هستید یا تحت تأثیر آن قرار نگرفتهاید.
این ایموجی با یک ابروی بالا رفته، زمانی استفاده میشود که چیزی مشکوک یا باورنکردنی است. این ایموجی حالتی را منتقل میکند که حرف کسی را کاملاً باور ندارید.
این ایموجی، با چشمهای کاملاً بسته و زبان بیرون آمده، اغلب برای شوخیهای شیطنتآمیز استفاده میشود. میتوانید آن را با حسی شبیه به «دلت بسوزه» پس از اذیت کردن یک دوست بفرستید.
این ایموجی شبیه کسی است که دستش را روی پیشانیاش گذاشته و میگوید «وای خدای من». میتوانید وقتی اشتباهی مرتکب شدهاید یا واقعاً کلافه هستید از آن استفاده کنید.
ایموجی صورت بیحالت، چهرهای است که هیچ احساسی را نشان نمیدهد. میتوانید زمانی که حوصلهتان سر رفته یا چیزی به نظرتان مضحک میآید از آن استفاده کنید.
ایموجی 😤، با بخاری که از دماغش بیرون میاد، وقتی عصبانی یا ناراضی هستی استفاده میشه. موقعیتی رو نشون میده که چیزی مطابق میلت نیست.
ایموجیای که به معنی «نمیدانم» یا «برایم مهم نیست» است. وقتی جواب سؤالی را نمیدانید، از آن استفاده کنید.
این یک صورت بیاحساس است که وقتی هیچ احساس خاصی ندارید استفاده میشود. این ایموجی نماینده حسی است که نه خوب است و نه بد، فقط «بیتفاوت» است.
این یک ایموجی «تکان دادن افقی سر» است. این ایموجی به معنای «نه» یا «دوست نداشتن» است.
این ایموجی با چشمانی به شکل X زمانی استفاده میشود که خیلی گیج یا بیمار هستید. این یک حالت چهره است که اغلب هنگام غش کردن یک شخصیت کارتونی دیده میشود.
این ایموجی رو وقتی استفاده میکنی که به شدت استرس داری یا خستهای. نشون میده که اونقدر غمگین و خستهای که حس میکنی الانه که گریهات بگیره.
این ایموجی حس خیلی خسته و از پا افتاده بودن رو نشون میده، طوری که دلت میخواد از همه چیز دست بکشی. میتونی بعد از یک روز کاری طولانی و سخت ازش استفاده کنی.
این ایموجی با ابروهای درهم کشیده و دهان محکم بستهاش، نشون میده که عصبانی هستی یا چیزی ناخوشاینده. به وضوح حس کلافگی رو منتقل میکنه.
این ایموجی صورت خمیازهکشه که وقتی خوابآلود یا خسته هستی استفاده میشه. میتونی وقتی واقعاً چرتت گرفته ازش استفاده کنی.
این ایموجی زمانی استفاده میشود که باید رازی را نگه دارید. به این معنی است که دهان شما زیپ شده و نمیتوانید صحبت کنید.
ایموجی «صورت با چشمان مارپیچی»، با چشمان چرخانش، موقعیتی را نشان میدهد که در آن احساس گیجی و سردرگمی میکنید. همچنین میتوانید وقتی غافلگیر شدهاید و میخواهید بگویید «وای خدای من!» از آن استفاده کنید.
این ایموجی فردی است که وقتی اشتباهی مرتکب شده یا خجالتزده است، دستش را روی پیشانیاش میگذارد. این ایموجی حس «وای، حالا باید چیکار کنم؟» را نشان میدهد.
این ایموجی میمون که چشمانش را پوشانده، در موقعیتهای خجالتآور استفاده میشود. وقتی اشتباهی کردهاید یا چیز شرمآوری دیدهاید، میتوانید آن را به معنی «وانمود میکنم ندیدم!» بفرستید.
ایموجی آدم ناراضی وقتی استفاده میشود که حالتان بد است. این ایموجی حالتی از کمی عصبانیت یا ناامیدی را نشان میدهد.
ایموجی «صورت گیج و منگ» به طرز بامزهای حالت گیجی یا مستی را نشان میدهد. مشخصه آن چشمان خمار و دهان کج است.
این ایموجی صورت وارونه نشاندهنده یک موقعیت شوخطبعانه یا معذبکننده است. گاهی اوقات نیز هنگام جوک گفتن استفاده میشود.
ایموجی 🤮 مستقیماً چهره بیماری را نشان میدهد که در حال استفراغ است. میتوانید زمانی که حالتان بد است یا حالت تهوع دارید از آن استفاده کنید.
این ایموجی زمانی استفاده میشود که در حال بازیگوشی یا شوخی هستید. صورتی که یک چشمک میزند و زبانش را بیرون میآورد، بامزه و خندهدار است، اینطور نیست؟
ایموجی چشم در حباب گفتار به این معنی است که شما چیزی را «دیدهاید». برای نشان دادن اینکه شما شاهد یک رویداد یا موقعیت هستید، استفاده میشود.
این ایموجی چهرهای را نشان میدهد که از شدت خنده روی زمین غلت میزند و اشک میریزد. وقتی چیزی واقعاً خندهدار است از آن استفاده کنید.
این ایموجی با چشمهای نامتقارن و زبانی که کاملاً بیرون آمده، حسی دیوانهوار مانند «دارم دیوونه میشم!» را بیان میکند. زمانی استفاده میشود که فوقالعاده هیجانزدهاید یا کار احمقانهای انجام دادهاید.
این ایموجی برای زمانی است که چیزی خیلی خندهدار است. صورتی را نشان میدهد که از شدت خنده چشمانش را بسته و نیشخند میزند.
این ایموجی زمانی استفاده میشود که چیزی غیرمنتظره میشنوید. کمی غافلگیری و نگرانی را نشان میدهد.
اموجیای که از لای انگشتانش دزدکی نگاه میکند و زمانی استفاده میشود که ترسیدهاید اما کنجکاو هم هستید. درست مثل حالتی که هنگام تماشای یک صحنه ترسناک در فیلم ژانر وحشت داریم، اینطور نیست؟
این ایموجی را زمانی استفاده میکنید که ناامید هستید یا حال خوبی ندارید. چهرهای گرفته و عبوس دارد.
ایموجی «پیپی» با چهره خندان در موقعیتهای بامزه و بازیگوشانه استفاده میشود. اغلب به جای معنای تحتاللفظیاش، به عنوان یک شوخی در نظر گرفته میشود.
این یک ایموجی صورتک است که آهی طولانی شبیه «هوووف» میکشد. از آن برای نشان دادن آسودگی خیال پس از پایان یک کار دشوار، یا زمانی که کمی ناامید هستید، استفاده کنید.
ایموجی با شانههای بالا رفته و دستهای باز که به معنی «نمیدانم» است. برای زمانی که جواب سؤالی را نمیدانید عالی است.
ایموجیای که حس خستگی شدید پس از شببیداری را بیان میکند. حلقههای تیره زیر چشمها چهرهای فرسوده را نشان میدهد.
این یک ایموجی «سر تکان دادن به نشانه تأیید» است که سر خود را بالا و پایین میبرد و به معنای «بله» یا «عالیه» است.
این ایموجی که روی یک چشمش عینک یکچشمی دارد، در حال نگاه دقیقتر به چیزی است. وقتی کنجکاو هستید یا میخواهید چیزی را با دقت بررسی کنید، از آن استفاده کنید.
این ایموجی با دهان کج، حالتی شبیه «هوم... خیلی مطمئن نیستم» دارد. وقتی چیزی نامشخص است یا کمی ناامید شدهاید، از آن استفاده کنید.
این ایموجی یک رول کاغذ است که در دستشویی استفاده میشود. همچنین برای پاک کردن یا تمیز کردن چیزها به کار میرود.
ایموجی با دستی روی پیشانی که هنگام اشتباه کردن یا احساس خجالت استفاده میشود. این ایموجی حس «وای، حالا چیکار کنم؟» را نشان میدهد.
ایموجی صورت خوابآلود زمانی استفاده میشود که احساس چرت زدن یا خستگی زیاد دارید. میتوانید آن را به عنوان یک پیام شببخیر برای دوستتان بفرستید، به این معنی که «من دیگر میروم بخوابم».
این یک عینک آفتابی است که برای محافظت از چشمان در برابر آفتاب شدید استفاده میشود. اغلب در روزهای آفتابی یا هنگام رفتن به تعطیلات به کار میرود.
این ایموجی با دستی که کف آن رو به بالا است، موقعیت راهنمایی کردن کسی یا ارائه اطلاعات را نشان میدهد. مثل این است که بپرسید: «چطور میتوانم کمکتان کنم؟»